پژوهش حاضر با هدف شناسايي عوامل مؤثر بر ارتباط دانش آموزان با مدرسه در دانش آموزان دختر و پسر صورت پذيرفت. به اين منظور 1701 دانش آموز (574 پسر و 695 دختر) شاغل به تحصيل از 91 مدرسه به صورت نمونه گيري خوشه اي طبقه اي انتخاب شدند و به پرسشنامه ارتباط با مدرسه (QBS)، چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسايي عوامل مؤثر بر ارتباط دانش آموزان با مدرسه در دانش آموزان دختر و پسر صورت پذيرفت. به اين منظور 1701 دانش آموز (574 پسر و 695 دختر) شاغل به تحصيل از 91 مدرسه به صورت نمونه گيري خوشه اي طبقه اي انتخاب شدند و به پرسشنامه ارتباط با مدرسه (QBS)، پرسشنامه دلبستگي به کلاس، پرسشنامه باورهاي خودکارآمدي (01-ESG)، مقياس افراد در زندگي من (LMIP) و پرسشنامه خودمهارگري پاسخ دادند؛ همچنين 17 نفر از کارکنان مدرسه به پرسشنامه جوّ و وضعيت مدرسه پاسخ دادند. جامعه آماري اين مطالعه، دانش آموزان پايه آخر مقاطع ابتدايي، راهنمايي و متوسطه شهرستان اردبيل در سال تحصيل 09-9831 بودند. در اين تحقيق براي تحليل داده ها از روش آماري مدلسازي خطي سلسله مراتبي و يک مدل دو سطحي استفاده شد؛ مدل مذکور شامل دو زير مدل در سطح دانش آموز و مدرسه بود. در بررسي نتايج حاصل از تحليل داده ها در سطح اول متغيرهاي جنس، سن، دلبستگي به والدين، دلبستگي به همتايان، دلبستگي به کلاس، باورهاي خودکارآمدي و خودمهارگري توانايي پيشبيني ارتباط دانش آموزان با مدرسه را دارند. در سطح دوم نيز متغيرهاي امکانات مدارس، جوّ مدارس، موقعيت مدارس و تراکم کلاسي توانايي پيشبيني ارتباط دانش آموزان با مدرسه را دارند. ولي تعداد دانش آموزان مدارس، عامل پيشبين معناداري براي ارتباط با مدرسه نبود. ساير يافته ها بيانگر اين هستند که ارتباط با مدرسه از مقطع ابتدايي تا متوسطه در بين دانش آموزان کاهش مييابد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف واکاوی سهم آموزش و مدرسه در شکلگیری هویت اخلاقی دانشآموزان انجام شده است. روش انجام پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 15 دانش آموز دختر 15 تا 17 ساله بودند که به روش انتخاب هدفمند بر پایه اصل اشباع و یا تکراری شد چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف واکاوی سهم آموزش و مدرسه در شکلگیری هویت اخلاقی دانشآموزان انجام شده است. روش انجام پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 15 دانش آموز دختر 15 تا 17 ساله بودند که به روش انتخاب هدفمند بر پایه اصل اشباع و یا تکراری شدن پاسخها برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسشهای باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد استراس و گلاسر تحلیل و طبقهبندی گردید. با توجه به نتایج، در بُعد خانواده، ویژگیهای والدین و سبکهای فرزندپروری در شکل گیری هویت اخلاقی، تعاملات و تأثیرپذیری فرد از مدرسه، تأثیرگذار است. در بُعد مدرسه، آگاهی و التزام به قوانین، میزان و چگونگی تشویقها و تنبیهها، نحوه تعامل با همسالان، نحوه تدریس و ویژگی های رفتاری معلمان، چگونگی ارتباطگیری و برخورد کادر مدرسه، میزان و نوع فعالیت های فوق برنامه و فضای مدرسه و نیز محتوای کتب درسی تأثیر بسزایی در شکلگیری هویت اخلاقی دانشآموزان دارند. همچنین از یافتههای پژوهش اینگونه بر میآید که در بعد مدرسه، شخصیت و رفتار معلمان، هویت اخلاقی شکل-گرفته در آنها و التزام عملی آنها به آموزههای اخلاقی تأثیر ماندگاری بر هویت اخلاقی دانشآموزان میگذارد.
پرونده مقاله
اين پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خلاقیت نمایشی برحافظه کاری و درگیری با تکالیف دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پيش آزمون، پس آزمون و مرحله پيگيري با گروه گواه بود. جامعه آماري پژوهش دانشآموزان مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه یک شهر چکیده کامل
اين پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خلاقیت نمایشی برحافظه کاری و درگیری با تکالیف دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پيش آزمون، پس آزمون و مرحله پيگيري با گروه گواه بود. جامعه آماري پژوهش دانشآموزان مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه یک شهر ساوه بودند كه از بین آنها 50 دانش آموز پایه دوم با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی در یک دوره 12 جلسه ای خلاقیت نمایشی مبتني بر تحريكات شنيداري و ديداري حافظه فعال و ايجاد هيجانات مثبت و انگيزش براي انجام تكاليف مدرسه شرکت کردند. براي گرد آوري داده ها از مقياس درگیری تحصیلی و نرم افزار رایانه ای«شاخص پردازش اطلاعات حافظه کاری» استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحليل واريانس چندمتغيري با اندازه-گیری مکرر تحليل شد. یافته ها نشان داد که آموزش خلاقیت نمایشی منجر به افزايش معنادار ظرفیت پردازش حافظه کاری و میزان در گیری با تکالیف مدرسه دانش آموزان شد. اين يافته ها در پيگيري دوماهه نيز پايداري خود را نشان دادند. از اين رو مي توان نتيجه گرفت که كاربست بازي هاي نمايشي خلاقانه در فرايند آموزش، موجب افزایش ظرفیت پردازش حافظه فعال و ایجاد انگیزه براي درگيري بيشتر با تکالیف مدرسه در دانش آموزان می شود.
پرونده مقاله
متغیرهای متعددی در رابطه بین دانشآموز و مدرسه نقش داشته و آن را تحت تأثیر قرار میدهند. ااین پژوهش با هدف ارائه الگوی پیوند با مدرسه بر اساس سبکهای هویت و جوّ مدرسه با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول شهر کنگا چکیده کامل
متغیرهای متعددی در رابطه بین دانشآموز و مدرسه نقش داشته و آن را تحت تأثیر قرار میدهند. ااین پژوهش با هدف ارائه الگوی پیوند با مدرسه بر اساس سبکهای هویت و جوّ مدرسه با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول شهر کنگاور به تعداد 3600 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به این منظور تعداد 520 نفر از دانشآموزان با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای پیوند با مدرسه رضاییشریف و همکاران (1393)، جومدرسه لی و همکاران (2017)، سبک هویت برزونسکی (1992) و خودکارآمدی تحصیلی جینکس و مورگان (2003) را به صورت الکترونیکی تکمیل کردند. پس از گردآوری داده ها، مدلیابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که جومدرسه و سبک هویت با خودکارآمدی تحصیلی و پیوند با مدرسه رابطه معنیدار و مثبت دارد. همچنین سبک هویت و جو مدرسه از طریق خودکارآمدی بر پیوند با مدرسه اثرگذار است. با توجه به برازش مدل تدوین شده، یافتهها نشان میدهد توجه داشتن به متغیرهای سبکهویت، جومدرسه و خودکارآمدی، میتواند به افزایش پیوند با مدرسه در دانشآموزان منجر شود. در جهت بهبود پیوند با مدرسه، توجه به سبکها هویت خودکارآمدی تحصیلی و جو مدرسه ضروری به نظر میرسد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آزمایش مدل رابطه التزام تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی، غیبت از مدرسه و عملکرد تحصیلی با میانجیگری پایستگی تحصیلی در دانشآموزان دوره متوسطه دوم استان ایلام انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه یازدهم مقطع متوسطه اس چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آزمایش مدل رابطه التزام تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی، غیبت از مدرسه و عملکرد تحصیلی با میانجیگری پایستگی تحصیلی در دانشآموزان دوره متوسطه دوم استان ایلام انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه یازدهم مقطع متوسطه استان ایلام بود. نمونه تحقیق شامل 625 نفر بود که با روش خوشهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای التزام تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) و اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) جمعآوری شد. برای محاسبه نتایج از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. شاخصهای مدل نشان داد که مدل برازنده دادههاست. نتایج نشان داد که بین التزام تحصیلی با پایستگی تحصیلی، پایستگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانشآموران رابطه مستقیم مثبت و معناداری وجود دارد. بین پایستگی تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی و غیبت از مدرسه دانشآموزان و اهمالکاری تحصیلی با عملکرد تحصیلی و غیبت از مدرسه با عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم منفی و معناداری وجود دارد. بین التزام تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی و غیبت از مدرسه با میانجیگری پایستگی تحصیلی رابطه غیرمستقیم منفی و عملکرد تحصیلی رابطه غیرمستقیم مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین پایستگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق اهمالکاری تحصیلی و غیبت از مدرسه رابطه چندگانه غیرمستقیم معنادار وجود دارد. نتایج حاکی از تأیید نقش میانجیگری پایستگی تحصیلی بین التزام تحصیلی با غیبت از مدرسه، اهمالکاری تحصیلی و عملکرد تحصیلی است.
پرونده مقاله